هوا بس ناجوانمردانه سرد است


در این روزها و شب‌های سرد، توی منزل که هستم، اغلب صندلی را نزدیک بخاری گازی قرار می‌دهم. تبلت خودم را برمی‌دارم و مطالب گروه‌ها و کانال‌ها را در تلگرام مرور می‌کنم و یا به مطالعه کتاب مورد علاقه‌ی خود مشغول می‌شوم. اینکار گاهی ساعت‌ها به طول می‌انجامد.

در صورتی که قصد رفتن به توالت داشته باشم چون توالت خانه‌ی ما در گوشه حیاط و در ناحیه جنوب شرقی حیاط قرار دارد، در این هوای بسیار سرد، ترجیح می‌دهم، در هنگام خارج شدن از اطاق لباسی گرم به تن ‌کنم.

در حیاط خانه، وقتی که اصابت هوای سرد را به پوست صورتم احساس می‌کنم، به یاد راحتی انفرادی می‌افتم.

در سلول انفرادی محل غذا خوردن ما، اطاق خواب ما، اطاق نشیمن و توالت و حمام و همه‌ی اسباب و اثاثیه‌ی زندگی ما در فضایی به وسعت حدود هفت مترمربع جای گرفته بودند.

در سلول انفرادی هر زمان که اراده می‌کردیم، به توالت برویم کافی بود یک گام به جلو برداریم حتی مجبور نبودیم زحمت گشودن و بستن درب توالت یا کنار زدن پرده‌ی توالت را به خودمان بدهیم.

توالت ما در نداشت پرده هم نداشت ولی سنگ داشت. برای هر توالت مهمترین چیز سنگ توالت است.

سوسک‌ها و بچه سوسک‌های داخل سنگ توالت که وضعیت ما را می‌دیدند و شرایط ما را درک می‌کردند به ندرت داخل زندگی ما می‌شدند و ما نیز در یک درک متقابل ندرتاً اقدام به کشتن سوسک‌ها و کودکان آنها می‌کردیم ولی شپش‌های داخل لباس‌هایمان به این اندازه از درک و دانایی نرسیده بودند و هر جایی را که به نظر خودشان مناسب می‌دیدند، همانجا تخم‌گذاری می‌کردند.

امکان آشنایی با شپش و تخم شپش برای اولین بار در آنجا برای من حاصل شد.

شپش‌ها در یک محل، حدود بیست تا تخم می‌گذارند. تخم شپش بسیار ریز و به رنگ سفید است.

تابش آفتاب برای از بین بردن شپش مؤثر است. فقط روزهای پنج‌شنبه برای مدت پانزده دقیقه هواخوری داشتیم و می‌توانستیم در معرض نور آفتاب قرار گیریم.

پیمایش به بالا