یزید زمان


امام حسین علیه السلام و یارانش را کشتند و گفتند آنها خارجی بودند و کشتن آنها شرعاً لازم بود.

راستی مگر خارجی‌ها را باید کشت؟

مگر در حکومت یزید خارجی‌ها را می‌کشتند؟

ما امروزه در زبان فارسی به کسی خارجی می گوییم که تابعیت کشور ما را نداشته باشد ولی در زمان یزید، خارجی به کسی می‌گفتند که از اعتقاد به ولایتِ یزید خارج شده باشد و علیه او خروج کرده باشد یعنی قیام کرده باشد.

یزید خودش را امیرالمؤمنین می‌دانست. در آن زمان معلوم است که مانند امروز صدا و سیما نبوده است ولی یزید با همان ابزاری که در اختیار داشت، چنان تبلیغ کرده بود که بسیاری از افراد ساده‌دل و ساده‌لوح واقعا فکر می‌کردند و باور داشتند که اطاعت از یزید به منزله اطاعت از رسول‌الله است. آنها ولایت یزید را ادامه ولایت رسول‌الله می‌دانستند.

این روزها در آستانه اربعین حسینی، یک کار بسیار نیکو این است که شما برای تکریم و تعظیم امام حسین علیه السلام با پای پیاده از نجف اشرف به کربلای معلی شرفیاب شوید و یک کار نیکوتر آن است که یزید زمان خود را بشناسید.

ممکن است بپرسید، ما چگونه می‌توانیم یزید زمان خودمان را بشناسیم؟

برای شناخت یزید زمان، راه‌های مختلفی وجود دارد ولی یک راه بهتر و ساده‌تر این است که شما چند روزی صبر کنید و ببینید چه کسی از این نوشته من ناراحت و عصبانی می‌شود و نسبت به آن عکس‌العمل نشان می‌دهد و این نوشته من به او برمی‌خورد، آنگاه نتیجه بگیرید که یزید زمان همان شخص است.

بالاخره یزید زمان رسوا می‌شود و خودش را لو می‌دهد.

محمد مهدوی‌فر

هفتم آبان نود و هفت

زندان مرکزی اصفهان

پیمایش به بالا