نامه‌ی شانزدهم محمد مهدوی فر به رهبری


محضر مبارک مقام معظم رهبری

حضرت آیت الله خامنه‌ای مد ظله العالی

پس از سلام و عرض احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

یک شنبه همین هفته حضرتعالی در جمع نمایندگان مجلس، ضمن عرایض خود فرمودید:

« شرمندگی این حقیر از اینکه جوانی بیکار با دست خالی به خانه می رود کمتر از خود او نیست.»

شاید واقف باشید که این قسمت از فرمایشات شما بازتاب وسیعی در رسانه‌ها و به ویژه در فضای مجازی داشت.

انعکاس گسترده این سخنان، شاید به این دلیل بود که برای اولین بار از لسان جنابعالی شنیدیم که شما بابت موضوعی شرمنده شده‌اید و شرمندگی خودتان را نیز به گونه‌ای ابراز کردید که همگان بشنوند.

برای مردمی که سال‌های طولانی، در سخنرانی‌های شما موضوع مبارزه با دشمن و مقابله با استکبار جهانی را برجسته و مهم دیده بودند، شنیدن این عبارات با چنین ادبیاتی حائز اهمیت بود.

اصولاً موضوع بیکاری و بی‌پولی موضوعی است که مربوط به جغرافیای داخل کشور ماست و برای بیشتر مردم، ملموس و قابل درک است.

سخن از بیکاری و بی‌پولی و اظهار شرمندگی این بار در کلام رهبری، شاید نشان از زنگ خطری است که به صدا درآمده و صدای آن را رهبری شنیده است و از قضا این بار، این سخنان از زبان کسی است که نمی توان او را به سیاه‌نمایی و دشمنی با نظام متهم کرد.

با شنیدن این مطالب که در ادبیات رهبر معظم تازگی داشت، سؤالات متعددی به ذهن متبادر می‌شود.

آیا به جز بیکاری و بی‌پولی، کمبودها و اشتباهات و اتفاقات دیگری هم هست که رهبری به خاطر آنها شرمنده باشد؟

به عنوان مثال، آیا ممکن است در آینده‌ای نزدیک رهبری معظم بفرمایند که من به خاطر اعتیاد چند میلیون ایرانی و متلاشی شدن بسیاری از خانواده‌ها و نابود شدن روح و جسم انسانها و تن‌فروشی زنان و دختران و بالا بودن آمار طلاق و افسردگی و شلوغی دادگستری‌ها و زندان‌ها و رتبه اول در فرار مغزها و در آمار اعدام‌ها و در کشتار جاده‌ای و به خاطر عقب‌نشینی از آرزوهای هسته‌ای و به خاطر بی‌عدالتی‌ها و مکفی نبودن حقوق معلمان و به خاطر ورشکستگی در اقتصاد کشور از مردم ایران شرمنده‌ام و شرمندگی من در این موضوعات از شرمندگی مبتلایان و گرفتاران کمتر نیست؟

آیا با این اظهار شرمندگی، در آینده تغییری در وضعیت مردم و به ویژه جوانان ایجاد خواهد شد؟

آیا اشتباه دولتمردان و دست‌اندرکاران در طول این ۲۷ سال و عدم توجه آنان به تذکرات رهبری، موجب شرمندگی رهبر نزد مردم شده است؟

آیا اشتباه یا اشتباهات خود رهبر نیز در به بارآوردن این شرمندگی‌ها تأثیرگذار بوده است؟ در این صورت سهم اشتباهات رهبر در این میانه چه میزان بوده است؟

در ادامه‌ی این نامه از رهبری عزیز تقاضا می‌کنم، اکنون که تغییر مبارک و محسوسی در کلام حضرتعالی به چشم خورده است، چنانچه فصل جدیدی از پاسخگویی رهبر به نقصان‌ها و اتفاقات گشوده شده است، تمهیداتی اندیشیده شود که پیرامون سه اتفاق مهم در کشور، که دو مورد آنها در زمان رهبری حضرتعالی بوده، اخبار و اطلاعات لازم برای شفاف‌سازی و تنویر افکار عمومی در اختیار مردم قرار گیرد.

۱) ماجرای اعدام گسترده زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷

علت اعدام‌ها، کیفیت اعدام‌ها، تعداد نفرات اعدام شده، نحوه تدفین و محل دفن اعدام‌شدگان، نحوه اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها، نقش خانواده‌ها در مراسم تدفین، امکان و یا عدم امکان برگزاری مراسم سوگواری برای خانواده‌ها، علت مکتوم داشتن این موضوع تا الآن و نپرداختن به آن در هیچ مناسبتی و در هیچ رسانه‌‌ی داخلی.

۲) ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای

علت و انگیزه قتل‌ها، تعداد دقیق قتل‌ها، نحوه قتل‌ها، عاملین قتل‌ها، آمرین قتل‌ها، فتوی دهندگان این قتل‌ها، مطلعین از قتل‌ها و وضعیت محاکمه آنان.

۳) ماجرای بمب‌گذاری در حرم مطهر امام رضا (ع) در خرداد ماه سال ۱۳۷۳

چگونگی کشف عامل حادثه، نحوه کشتن مهدی نحوی و ریز جزئیات حادثه. (در صورت امکان و صلاحدید)

در پایان تأکید می‌کنم، پاک کردن صورت مسئله و پرهیز از پاسخ‌گویی، به حساب نداشتن پاسخ‌های قانع‌کننده گذاشته می‌شود و بازار شایعات را داغ نگه می‌دارد و این امر نه تنها به نفع نظام نیست، بلکه دقیقاً به ضرر نظام است.

به عنوان مثال ممکن است در ماجرای اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ تنها دو هزار نفر یا چهار هزار نفر اعدام شده باشند ولی بازار شایعه، عدد چهارده هزار نفر را به جای چهار هزار نفر در اذهان مردم ماندگار کند. در این صورت مسئولیت این اشتباه با کیست؟

بی‌تردید مسئولیت این اشتباه متوجه کسانی است که برای کتمان این واقعه، سعی بی‌نتیجه کرده‌اند و حتی در موضوع عدد و رقم نیز در مقام دفاع از خویش و یا دفاع از نظام بر‌نیامده‌اند.

محمد مهدوی فر

تخریب ‌چی و غواص دفاع مقدس


بیستم خرداد نود و پنج

پیمایش به بالا