شب های چهارشنبه


همه ی این شهر یک پزشک بسیار حاذق دارد. اهل این شهر نیست. سه شنبه عصرها از خارج این شهر می آید و تا آخر شب مریض های زیادی را ویزیت می کند.

از کثرت جمعیت خسته نمی شود. بسیار با اخلاق و باحوصله است. بیماران زیادی در این نیم روز از همه شهرهای اطراف می آیند.

اگر مردم این شهر بهداشت را رعایت می کردند و اگر پزشکان عمومی به وظایف خود عمل می کردند، ممکن بود مراجعان این آقای طبیب به یک صدم الان تقلیل پیدا کنند و این یک صدم نیز دقیقا، بیماری شان از نوعی بود که فقط می بایست توسط همین پزشک حاذق معاینه و مداوا شوند و نه هیچ پزشک دیگری.

انسان های خسته و درمانده ای که سه شنبه عصرها یعنی شب های چهارشنبه راهی جمکران می شوند، دوای درد ۹۹ درصدشان در تخصص جمکران نیست.

مثلا پسری که سی ساله شده و با هزار دربدری لیسانس گرفته و بیکار و بی پول است و ازدواج نکرده است.

دختری که مدتهاست از نیامدن یک خواستگار درست و حسابی که سرش به تنش بیارزد، افسرده شده است.

مادرانی که برای باز شدن بخت فرزندانشان به جمکران می روند.

بیمارانی که برای عمل جراحی یا برای یک درمان ریشه ای و درست و حسابی پول کافی ندارند.

پدری که در مخارج زندگیش مستأصل شده است.

تاجری که از چک های برگشتی او، بوی ورشکستگی می آید.

زنی که همسرش زندان است. هم طلبکار مزاحمش می شود. هم از مردم خجالت می کشد. هم فرزندانش دلتنگ پدر می شوند و هم برای مخارج زندگیش درمانده شده است.

مستأجری که از خانه به دوشی خسته شده است.

همه ی این ها عازم جمکران می شوند.

ولی باید بپذیریم که داروی همه این دردها در دستان صاحب جمکران نیست.

بسیاری از آنها از آمدن به جمکران نتیجه ای نمی گیرند و ناامید برمی گردند .

بعضی از دردهای بی درمان مانند درد عاشقی و درد سرطان جای خود دارند چون دانشمندان فعلا داروی قطعی برای درمان این دردها را نمی شناسند.

ولی آیا درمان و داروی همه دردها را باید از همین پزشک حاذق طلب کنیم.

اگر در طول این دهه های اخیر، مسئولین به وظیفه خود عمل کرده بودند و ما ملت نیز عقل خودمان را به مرخصی نفرستاده بودیم، آیا این همه درد بی درمان می داشتیم؟

من حتم دارم اگر مسجد جمکران در کشور سوئیس یا در کشور نروژ می بود و بیش از این مقدار موجود، نیز حاجت به مراجعان می داد، با این حال ممکن بود حداکثر یک صدم این همه آدم بر گرد آن اجتماع کنند.

قرآن کریم در آیه یازدهم سوره ی مبارکه رعد می فرماید: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.»

یعنی به درستی که خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند.

پیمایش به بالا