ذلیل مرده

بچه که بودیم همیشه توی کوچه بازی می کردیم. فوتبال، والیبال، هفت سنگ، بازی وسطی و بازی هایی از این قبیل.

بچه ها معمولا زرنگ، پر انرژی، و پرتحرک بودند.

گاهی سر و صدای ما اسباب اذیت همسایه ها می شد. بعضی از همسایه ها صبور و مهربان بودند و ما را تحمل می کردند اما بعضی دیگر از همسایه ها آستانه تحمل پایین تری داشتند.

اگر بچه ای خیلی شیطنت می کرد و باعث رنجش بزرگترها می شد، متداول ترین لفظی که آن روزها خطاب به یک بچه تخس و شیطان به کار می رفت این بود که به او می گفتند ای ذلیل مرده.

ما که نمی دانستیم ذلیل مرده یعنی چه. برای ما مهم نبود. مهم برای ما بازی بود.

وقتی بزرگتر شدم، دانستم که در عالم سیاست ، نوعی بازی هست به نام بازی سرنوشت، که این بازی همیشه برای خودش ذلیل مرده هایی داشته و دارد.

ذلیل مرده های بازی سرنوشت کسانی هستند که اغلب به خاطر ظلم هایی که در زمان حیات خودشان، روا می دارند، پیش از مرگ و در زمان مرگ به سرنوشت های تلخ و عبرت انگیزی مبتلا می شوند.

شاهان سلسله پهلوی هر دو تقریبا ذلیل مرده شدند، زیرا از کشوری که سالها در آن پادشاهی کرده بودند، اخراج شدند و در سرزمین غربت ذلیلانه مردند.

محمد رضا شاه جنازه پدرش را به ایران منتقل کرد و در شهرری برایش آرامگاهی بنا کرد.

مقبره رضاشاه در مقایسه با مقبره پدربزرگ من مقبره بسیار گران قیمتی بود اما در مقایسه با بعضی از مقبره ها، ناچیز و بی قیمت بود.

جمهوری اسلامی که شد، آیت الله خلخالی حاکم شرع منصوب از طرف آیت الله خمینی، مقبره رضا شاه را تخریب کرد و آیت الله خمینی، رهبر ایران این کار او را تایید کرد.

من در مدت عمر خودم، سه رییس جمهور مادام العمر را به خاطر می آورم که هر سه آنها تقریبا که نه، بلکه دقیقا ذلیل مرده شدند.

۱) نیکولای چائوشسکو بالاترین مقام و حاکم مادام العمر رومانی بود. حکومت وی که با سرکوب و روش های خشن گره خورده بود در سال ۱۳۶۸ در پی انقلاب رومانی سقوط کرد. وی به همراه همسرش پس از محاکمه ای شتاب زده و کوتاه که به صورت مستقیم از تلویزیون پخش می شد، به اعدام محکوم شدند و در برابر جوخه آتش قرار گرفتند.

کشتن آنها آخرین اعدام در رومانی بود و پس از آن قانون اعدام در رومانی ملغی شد.

۲) صدام رییس جمهور مادام العمر و دیکتاتور عراق ربع قرن حکومت کرد. پس از شکستی که در جنگ از ارتش آمریکا متحمل شد، به جای نامعلومی فرار کرد و بعد از مدتی با سر و رویی آشفته در حفره ای پیدا شد و پس از محاکمه در کشور خودش در سال ۱۳۸۵ حلق آویز شد.

۳) معمر قذافی سیاست مدار انقلابی و رهبر مادام العمر لیبی، بیش از چهل سال در کشور اسلامی لیبی حکومت کرد. وی در سال ۱۳۹۰ پس از شدت گرفتن اعتراضات و درگیری ها به شهر محل زادگاه خود فرار کرد و در حالی که در کانال فاضلاب پنهان شده توسط انقلابیون دستگیر و بدون محاکمه اعدام شد.




آقای احمدی نژاد رییس جمهور سابق چند روز پیش در همایش مسئولین احمدی نژادی یعنی کسانی که در دولت فعلی برکنار و مطرود هستند، گله کرده است که این روزها در حق من ظلم روا می شود. گفته: « هر کس هر چه در دست دارد می زند ، یک نفر سنگ و دیگری لگد می زند، یکی با شمشیر و دیگری با نیزه می زند، در واقع از شش جهت هجوم آورده اند. »

من خطاب به آقای احمدی نژاد عرض می کنم، برادر عزیز نیزه و شمشیر کجا بود؟ این ها برای جنگ ها و درگیری های زمان قدیم بوده است. شما این طرز سخن گفتن را از مداح ها به عاریت گرفته ای و آنها هم از عمق تاریخ آورده اند.

بیاییم روضه ها را هم به روز بخوانیم که برای نسل امروزی ملموس باشد. مثلا این جوری خوب است بگوییم.

« باتوم دارها با باتوم می زدند، گلوله دارها با گلوله می زدند، گروهی گاز اشک آور می زدند، مشتزن ها با مشت می زدند، لگد دارها لگد می زدند. گروهی با ماشین از روی ما رد می شدند و گروهی هم با هل دادن، ما از روی پل به پایین پرتاب می کردند، کارشان که تمام شد، رفتند هلهله کردند و جشن پیروزی گرفتند. »

و من دوباره خطاب به آقای احمدی نژاد عرض می کنم، شما که رییس جمهور مادام العمر این کشور نبودید، فقط دوره ای از آن شما بود، اکنون بنشین و نگاه کن تا دیگران در باره ات قضاوت کنند، خداوند باید عاقبت ما را به خیر کند. برو دعا کن مانند مثال هایی که زدم ذلیل مرده نشوی.

البته تجربه ی ما و حافظه تاریخ به ما ثابت کرده است، احتمال اینکه یک رئیس و یک حاکم مادام العمر ذلیل مرده بشود، نسبت به یک رئیس و یک حاکم دوره ای، احتمالی بیشتر و در خور توجه می باشد و چون این احتمال بسیار قابل اعتناست بهتر است آن را عبرت بزرگ تاریخ حاکمان جهان بدانیم.

پیمایش به بالا