نامه‌ی بیست و پنجم محمد مهدوی فر به رهبری


رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران

آیت‌الله سید علی خامنه‌ای

پس از سلام و عرض احترام

چند شب پیش منزل دوستی میهمان بودم، در آنجا سخن پیرامون مسائل سیاسی تا نیمه‌های شب به درازا کشید. در اواخر گفتگو به دوستم گفتم، عمر انسان‌ها دست خداست ولی اگر شیشه‌ی عمر خامنه‌ای را به دست تو بدهند، چه کار می‌کنی؟ گفت بلافاصله آن را می‌شکنم.

به او گفتم اگر شیشه‌ی عمر خامنه‌ای را به دست من بدهند از آن محافظت می‌کنم و در جایی امن نگهداری می‌کنم. پرسید چرا؟

گفتم ببین اگر ما می‌خواهیم دعوا کنیم و با یکدیگر نزاع کنیم و همدیگر را زخمی کنیم، همه‌ی این کارها را باید در زمان حیات او و پیش چشم او انجام بدهیم چون با حضور اوست که این دعواها منجر به پاشیدگی کشور نمی‌شود.

به او گفتم اگر در این شرایط خامنه‌ای فوت کند، کشور دچار هرج و مرج می‌شود. الان شرایط با سال ۶۸ که مجلس خبرگان، رهبر جدیدی تعیین کرد و مردم تمکین کردند، زمین تا آسمان فرق می‌کند. این‌بار مردم به خیابان‌ها خواهند ریخت و سپاه دخالت خواهد کرد و ارتش ساکت نخواهد نشست. چه بسا اوضاع کشور ما از سوریه هم بدتر بشود.

ممکن است عده‌ای بگویند، در کشور ما که الان امنیت هست، مگر چه مشکلی وجود دارد که اینگونه سخن می‌گویید؟

در جواب می‌گویم بله من قبول دارم که ما الان در حد نسبتاً مطلوبی امنیت داریم ولی مشکل اینجاست که این امنیت پایدار نیست.

وقتی شما تشییع جنازه‌ی آیت‌الله هاشمی و تشییع جنازه‌ی آتش‌نشان‌ها و بسیاری دیگر از مراسمات را در فضای شدیداً امنیتی برگزار می‌کنید و از اجتماع مردم می‌ترسید، معنی این حرف آن است که امنیت ما پایدار نیست.

جناب آقای خامنه‌ای ؛ راه حل مشکل از نظر من این است که سخن مخالفان را بشنوید و آنها را دست‌کم نگیرید. الان تعداد مخالفان شما از موافقان شما بسیار بیشتر است و این خطری است که حکومت شما را و یکپارچگی کشور را تهدید می‌کند.

جناب آقای خامنه‌ای ؛ مخالفان شما از طیف‌های گوناگون هستند. در صورتی که یک شورش عمومی رخ بدهد و متعاقب آن جنگ داخلی بشود، شما نخواهید توانست مخالفان خود را دور یک میز برای مذاکره جمع کنید. حالا وقت این‌کار است.

جنگ‌های داخلیِ کشورهای رواندا و یوگسلاوی و سوریه در سه قاره آفریقا و اروپا و آسیا طی همین سال‌های اخیر پیش روی ما و آیینه‌ی عبرت ماست. از قدیم گفته‌اند ”علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.“

الان با کمی زحمت و با کمی خون دل خوردن می‌توان همه‌ی مخالفان را دور هم جمع کرد و با آنها به توافق رسید.

اگر ما خودمان در داخل به یک راهکار منطقی نرسیم، از بیرون برای ما تصمیم خواهند گرفت و نگاه‌ها به بیرون معطوف خواهد شد و آن وقت معلوم نیست برای ما چه نسخه‌ای بپیچند!

جناب آقای خامنه‌ای ؛ ریشه‌ی تمام مشکلات ما به قانون اساسی برمی‌گردد، با قانون اساسی موجود دیگر نمی‌شود، ایران را اداره کرد.

ما به یک قانون اساسی جدید نیاز داریم. شما باید از مخالفان خودتان بخواهید که نظرشان را در این باره بگویند و شما بشنوید و به نظر آنها احترام بگذارید.

من مدتها بود که آرزو داشتم بتوانم رهبران مخالفانِ شما را و کسانی را که حرفی برای گفتن دارند و در دل مردم محبوبیتی دارند، اینها را برای مشورت در محلی جمع کنم و از آنها بخواهم که در آنجا هم‌قسم شوند که به هدفی جز نجات میهن و ارتقا و آبادانی کشور نیاندیشند و فکر انتقام و ستیزه را از خود دور کنند و سپس برای خود نماینده‌ای را به عنوان سخنگو تعیین کنند و از طریق سخنگو، سخن خودشان را به شما و به مردم منتقل کنند.

”شورای گذار“ نامی است که من برای این گروه مناسب می‌دانم، یعنی شورایی که وظیفه‌ی آن سکانداری کشور در مرحله گذار از وضعیت ناپایدار به وضعیت پایدار است البته به کمک شما.

این همان کاری است که بشار اسد نکرد و به این روز افتاد و مردمِ خودش را به این روز انداخت و به جنگی درافتاد که آتش آن دامان ما و جان جوانان ما را هم گرفت.

به نظر من شایسته است که این افراد در شورای گذار حضور داشته باشند. البته نظر شما نیز در این باره مهم است.

۱)شیرین عبادی ۲)محمد خاتمی ۳)ابوالحسن بنی‌صدر ۴)میرحسین موسوی ۵)مهدی کروبی ۶)زهرا رهنورد ۷)نسرین ستوده ۸)نرگس محمدی ۹)پرستو فروهر ۱۰)اعظم طالقانی ۱۱)فائزه هاشمی ۱۲)محمد نوری‌زاد ۱۳)مهدی خزعلی ۱۴)عبدالعلی بازرگان ۱۵)مصطفی تاج‌زاده ۱۶)محمد ملکی ۱۷)علی مطهری ۱۸)احمد منتظری ۱۹)بیات زنجانی ۲۰)یوسف صانعی ۲۱)محمدعلی طاهری ۲۲)مولانا عبدالحمید ۲۳)علی‌محمد دستغیب ۲۴)ابراهیم یزدی ۲۵)عطاءالله مهاجرانی ۲۶)رضا پهلوی ۲۷)حشمت‌الله طبرزدی ۲۸و۲۹)دو نماینده از احزاب کرد ۳۰)یک نماینده از سازمان مجاهدین خلق

منتظر اقدام عملی از طرف حضرتعالی هستم

محمد مهدوی فر

تخریب‌چی و غواص دفاع مقدس

سی‌ام بهمن نود و پنج

پیمایش به بالا